نمی شود. هرکار می کنم نمی شود. این توده سیاه خشم و نفرت که درون سینه ام می
سوزد همه حواسم را درگیر کرده. حالم از همه دنیا به هم میخورد. حالم از کثافتی که
در دنیا موج میزند به هم میخورد. دلم میخواهد فریاد بزنم، فحش بدهم، زمین و زمان
را به هم بدوزم. دلم میخواهد از این دنیا فرار کنم.